هذیانات

عمیقا دلم گرفته

این چه حکایتیه نمی دونم !

چه امتحانیه نمی دونم !

تا کجاست نمی دونم !

چی باید بخوام نمی دونم !

اما خوب می دونم خدایی هست و این درد رو عمیق تر و تحملش رو آسونتر می کنه



و فکر کن چه تنهاست ماهی کوچک، اگر دچار آبی دریای بیکران باشد ...


من دلم گرفته و بگذار صادق باشم با تو که در خلوتم قدم گذاشتی بین خودمان باشد اما

من این تنهایی را باور کردم

باور دارم که تنهایی ام برایم خواهد ماند

باور دارم که اندوه تنها همدمم خواهد ماند


و فکر میکنم که این ترنم موزون حزن تا به ابد شنیده خواهد شد.


گمان نبری از این وضعیت ناراحتم

نه

نمی دانم چرا اما از اینکه تار و پود وجودم با غم آمیخته شده شاکی نیستم

شاید عادت باشد

شاید هم باور به این مسئله که شرایط زندگی قالب هایی هستند که من و تو را در آن قرار می دهند

چه اهمیتی دارد کجا هستیم مهم این است که باشیم


مهم نیست شادم یا غمگین

خوشحالم یا ناراحت

آرام یا بی تاب

مهم این است که تک تک لحظاتی که می سازمشان ارزش هدیه شدن به او را داشته باشند


نظرات 7 + ارسال نظر
آخرین برگ پاییزی سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:30 http://bargrizan.blogsky.com

سلام نوژن خانم
خوبید؟
ممنونم که برام اون متن زیبا رو فرستاده بودی
متشکرم
پستی که نوشتی واقعا زیبا و احساسی بود
با تمام وجودم تمام حالاتی رو که نوشتی درک میکنم
واقعا من هم از اینکه اینقدر تنها هستم ناراحت نیستم
به قول شاعر:
من ندارم تاب درد اشتیاق
عالمی مشتاق وصل و من فراق
شایدم چون میبینم که معبودم تنهاست واسه همین از تنهایی لذت میبرم
افتخار میکنیم که مثل معبودمون تنهاییم
و من با غم زندگی میکنم چون غم باعث شکسته شدن دل ها میشه و وقتی که دل بشکنه ،خدا در اون دلا خونه میکنه
من دوست دارم دلم خونه خدا باشه
تا همیشه...
تا وقتی که زنده ام...

آخرین برگ پاییزی چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:25 http://bargrizan.blogsky.com

منتظرتیم

شما لطف داری اما من ممکنه نتونم یه مدت بیام نت
شاید اینطور بهتر باشه

shiva چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 20:52 http://tazegi.blogsky.com

واقعاْ!

دل گرفتن انگار یه چیز همه گیر شده یه مدته!

کاش همه با امید همه چیزایی که ناراحتمون می کنه رو نابود کنیم!

موافقم و به نظر من دل گرفتنا یه نشونست
مثل تمام چیزایی که ناراحتمون میکنه

عرفان چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 23:48 http://abremohajer.blogsky.com

وبلاگ زیبا و مطالب جالبی داری
یک تن اسوده در جهان دیدم
انهم اسوده اش تخلص بود(لاادری)

هیچ کنجی بی دد و بی دام نیست
جز به خلوتگاه حق ارام نیست(مولانا)
موفق باشی
و همیشه پر انرژی

ممنون از لطفت و شعرای زیبات
به دنبال راه رها هستم

آخرین برگ پاییزی پنج‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:55 http://bargrizan.blogsky.com

و من
که آرامتر از همیشه نگاهت میکنم
و تو
که کمرنگ و کمرنگتر میشوی ...

آخرین برگ پاییزی شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:33 http://bargrizan.blogsky.com

از طلا گشتن پشیمان گشته ایم،مرحمت فرموده ما را مس کنید...
ما هم رفتیم

آخرین برگ پاییزی شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:26 http://bargrizan.blogsky.com

هرچه گشتیم در این شهر نبود اهل دلی ...
تا بداند غم تنهایی و دلتنگی ما ...

سلام آخرین برگ پاییزی
چرا اینقدر ناراحتی؟
انگار خیلی دلت پره
این طبیعیه که بعضی آدما ذاتا تنها باشند اما صبور باش حتی اگه مجبور شدی تا آخر عمر صبوری کنی
گر چه جنس تنهایی ها و غم ها فرق می کنه اما آدمای تنها زیادن
بعضی ها هم تنهان، مثل خدا
باز هم تو قسمت نظرات یا تماس بامن برام بنویس میخونمشون گر چه ممکنه به این زودیا آپ نکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد